بازهم تنها در همان جای همیشگی
باز هم فقط چند دقیقه حرف نزن
بازهم نگاه سکوتم به تو
باز همان صندلی خالی
عروسکها همه بهانه اند
ومن با تو بودن را فقط در رویا تجربه کردم
گلوی آدم را باید گاهی بتراشند تا برای دلتنگی های تازه جا باز شود. دلتنگی هایی که جایشان نه در دل که در گلوی آدم است... دلتنگی هایی که می توانند آدم را خفه کنند...
در کوچه پس کوچه ها ... , گربه ای با نگاهی پر از درد ...
از من پرسید : غریبه ای ؟
گفتم : آری ....
گفت : فرار کن .... این جا جای تو نیست ...
جایی که مرا با سنگ میزنند ، تو را گردن میزنند ...!!!
user_wall_14252819
در کوچه پس کوچه ها ... , گربه ای با نگاهی پر از درد ... از من پرسید : غریبه ای ؟ گفتم : آری .... گفت : فرار کن .... این جا جای تو نیست ... جایی که مرا با سنگ میزنند ، تو را گردن میزنند ...!!!
این روزهـــــــــــا نیستم آنکه بایـــــد باشــــــــم کـــم طاقــــــت شده ام از جمع گریـــزان و بســـی زود رنج شاید از نظر دیگران عصبی و گوشه گیر دیده می شوم دست خودم نیست دلم برای اصل خودم تنگ شده است اینها همه درد تنهاییست ...
دلتنگی یعنی
اینکه: بشینی به خاطراتت باهاش فک کنی ...
اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت
ولی چند لحظه بعد
شوری اشکهای لعنتی ،
شیرینی اون خاطره ها رو از یادت ببرند ..
user_wall_13906539
می دونی دلتنگی یعنی چی؟ دلتنگی یعنی اینکه: بشینی به خاطراتت باهاش فک کنی ... اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت ولی چند لحظه بعد شوری اشکهای لعنتی ، شیرینی اون خاطره ها رو از یادت ببرند ..
دلشوره مرا نداشته باش
اینجا هماتاقی ام حسرت توست ،
رنج می خورم ،
اشک می نوشم ،
نگران نباش
من خوبم ، می دانم با حسرتت چگونه تا کنم ،
فقط برایم بنویس
هنوز هم لبخند می زنی
مهم نیست فردا چی میشه
مهم اینه که امروز دوستت دارم
مهم نیست فردا کجایی
مهم اینه که هر جا باشی دوستت دارم
مهم نیست تا ابد با هم باشیم
مهم اینه که تا ابد دوستت دارم
مهم نیست قسمت چیه
مهم اینه که قسمت شد
دوستت داشته باشم
.
.
user_wall_13816513
دلشوره مرا نداشته باش اینجا هماتاقی ام حسرت توست ، رنج می خورم ، اشک می نوشم ، نگران نباش من خوبم ، می دانم با حسرتت چگونه تا کنم ، فقط برایم بنویس هنوز هم لبخند می زنی مهم نیست فردا چی میشه مهم اینه که امروز دوستت دارم مهم نیست فردا کجایی مهم اینه که هر جا باشی دوستت دارم مهم نیست تا ابد با هم باشیم مهم اینه که تا ابد دوستت دارم مهم نیست قسمت چیه مهم اینه که قسمت شد دوستت داشته باشم . .
آسـمـان ِ چـشمـانـم در آرزوی دیـدنـت ابـری و خیـس اسـت. دیـری اسـت دلـتـنـگ آمـدنـت هـسـتم در انـتـهـای بی قــراری در خـلوت تـرین بـنـدرگـاه شـب قـایق تـنـهـایـیـم را به آب انـداخـتـم شـایـد در اقـیـانـوس انـتـظـار بـیـابـمـت ../.
غذایت را سرد می خوری ناهار ها نصفه شب ، صبحانه را شام! لباسهایت دیگر به تو نمی آیند ، همه را قیچی می زنی!
ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوی!
شبها علامت سوالهای فکرت را می شمری تا خوابت ببرد!
تنهائی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست
user_wall_13794703
ساعتها زیر دوش به کاشی های حمام خیره می شوی غذایت را سرد می خوری ناهار ها نصفه شب ، صبحانه را شام! لباسهایت دیگر به تو نمی آیند ، همه را قیچی می زنی! ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوی! شبها علامت سوالهای فکرت را می شمری تا خوابت ببرد! تنهائی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست
امشب باران آمد و اشکهایم را شست ! سردم نیست ولی می لرزم ... کاش تمام شود و تمام نشوم ! یک نفر دارد گریه می کند انگار نکند من باشم ! می روم آرامش کنم که کسی را جز من ندارد ...!!!
آن شب ... که مـــاه عاشـــقــانه هـــایمـان را ... تماشا می کرد ... آن شب که شب پره ها .. عاشــقـــانه تر .. نــــور را می جســـتند ...! و اتاقم .. سرشار از عطر بوسه و ترانه بود... ! دانستم.. تـــــو پـــژواک تمــــام عـــاشــقـانه های تاریخی...!
دست نوازش بر سرش میکشم میگویم: «غصه نخور، میگذرد …»
برای دلم، گاهی پدر میشوم
خشمگین میگویم: «بس کن دیگر بزرگ شدی ….»
گاهی هم دوستی میشوم مهربان
دستش را میگیرم میبرمش به باغ رویا …
دلم ، از دست من خسته استــ
user_wall_13774103
برای دلم، گاهی مادری مهربان میشوم دست نوازش بر سرش میکشم میگویم: «غصه نخور، میگذرد …» برای دلم، گاهی پدر میشوم خشمگین میگویم: «بس کن دیگر بزرگ شدی ….» گاهی هم دوستی میشوم مهربان دستش را میگیرم میبرمش به باغ رویا … دلم ، از دست من خسته استــ
این پنجره ها شده اند عین چشمانم،
سال هاست نخوابیده اند،
حتی پلک هم نزده اند.
...
اگر آمدی ،
آرام از پشت سر بیا !
نگذار پنجره ها از شوق دیدارت ، دل شیشه ایشان را در هم شکنند...
اگر آمدی ،
فقط آرام از پشت، دست بر چشمان من بگذار،
تا چشمانم این همه انتظار را در دست های خسته ی تو بشکنند ...
user_wall_13648685
این پنجره ها شده اند عین چشمانم، سال هاست نخوابیده اند، حتی پلک هم نزده اند. ... اگر آمدی ، آرام از پشت سر بیا ! نگذار پنجره ها از شوق دیدارت ، دل شیشه ایشان را در هم شکنند... اگر آمدی ، فقط آرام از پشت، دست بر چشمان من بگذار، تا چشمانم این همه انتظار را در دست های خسته ی تو بشکنند ...
تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو دردش متفاوت باشد
ویرانم می کند من از دست رفته ام ،
شکسته ام می فهمی ؟
به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛
اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند ...
user_wall_13437498
تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو دردش متفاوت باشد ویرانم می کند من از دست رفته ام ، شکسته ام می فهمی ؟ به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛ اما اشک نمی ریزم پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند ...
یه روز وقتی به گل نیلوفر نگاه می کردم ترس تموم وجودمو برداشت
که شاید
منم یه روزمثل گل نیلوفر تنها بشم.
سریع از کنار مرداب دور شدم.
حالا وقتی که میبینم خودم مرداب شدم دنبال یه گل نیلوفر می گردم
که
از تنهایی نمیرم و حالا می فهمم
گل نیلوفر مغرور نیست اون خودشو وقف مرداب کرده
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
ghasedak bolori و آدرس
ghasedak.bolori.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.